محیط های فرهنگی که وضعیت ساختمانی مناسبی نداشت می گفتند که آباد کنم و بیرون بیایم. که خیلی از دوستان می گفتند «اوستا بنا». یعنی انجام کار فرهنگی با اعمال شاقه
ماهی که گذشت شاهد اتفاقات فرهنگی خوبی بودیم. نکوداشت استاد سبزواری و بزرگداشت ابوالفضل بیهقی. اما بانی هیچ کدام از این مراسم ها اداره ارشاد نبود. هر چند که به قول خودشان امر خطیر پشتیبانی را بر عهده داشتند. سراغ آقای عسگری رسیدیم که ببینیم ایشان خواب اند یا بیدار که دیدیم بحث چیز دیگری است؛ "پول" !
* ۳ کار مهم تان را در این مدت که مسئول اداره ارشاد شهرستان هستید بگویید؟
دو سال اندی است که در این مسئولیت هستم. کارهای شاخص فراوانی انجام شده است. یکی سرود شهرستان بود که با حضور بنده آغاز شد. علاوه بر تیمی که همراهی میکردند مشخصاً به ستادی نیاز داشت. خود این سرود بایستی عقبه ای میداشت که دنبال رفتیم، تمام بار این مسئولیت علاوه بر خود شورای فرهنگی عمومی که داشتیم بر دوش این اداره بود. فراخوان داده شد که شعر آقای شنوایی انتخاب شد و آقای استیری هم به عنوان آهنگساز معرفی شدند و بعد هم که آقای نامنی در صدا و سیما همکاری کردند. خود شعر بارها و بارها به مشهد رفت و دوباره اصلاح شد تا این سرود آماده شد. این سرود واقعاً هفت خوان رستم را طی کرد. اولین سرودی که در خدمت آقای صلاحی افتتاح شد سرود سبزوار بود. خیلی از مسئولین استانی از این سرود تعریف کردند. من احساس میکنم اگر در طول فعالیت کاری همین یک کار انجام شده باشد خستگیام را بگیرد.
مورد بعدی میتواند کانونهای فرهنگی مساجد باشد. آنچه که تحویل گرفته شد حدود ۲۰ تا کانون فرهنگی بود. باهمتی که اداره و در کنارش آقای رادمان به خرج داد تا وقتی که دبیرخانه مستقل زدیم. یکی از شاخصه ها میتواند دبیرخانه مستقل کانونهای فرهنگی مساجد باشد. در استان دو دبیرخانه مستقل است که اولی در نیشابور است و دومی در سبزوار.
* این برنامه آیا ابلاغی بود یا حاصل خلاقیت خودتان؟
در تقسیم بندی که شد حدود ۳۰ تا ۳۳ کانون به سبزوار رسید. ولی آنچنان فعالیتی شد که بالای ۵۶ کانون رساندیم. دنبال پروندهها رفتن کار سختی بود. ابلاغش یک طرف و این که دنبال بروی در روستاهای دور دست بیایند تک تک فرم پر کنند. کسانی بودند که توسط اعضای دبیرخانه برایشان توضیح داده می شد که چگونه فرمشان را پر کنند. گاهاً دیده میشد یک ماه دنبال یک بنده خدایی از یک روستای دوردست بودیم که شاید آنچنان سوادی نداشت. از لحاظ تعداد کانون بعد از مشهد در استان دوم هستیم. کانونهای مساجد از لحاظ کمی و کیفی پیشرفت خوبی داشته است. مواردی که به کانونها میدهیم و آنچه که از استان میآید این جا دارد خلاقیت نشان داده میشود. یک هزینه ای قرار است. نوع امکاناتی که دارد برای کانونها گرفته میشود امکاناتی به روز است که به دردشان بخورد. فعالیتی دیگری که انجام دادیم به تمام کانونها یک دوره کامل از آثار شهید مطهری تعلق گرفت.
در زمینه تئاتر در عرض این سه سال بیشترین متون و کار نمایشی به مشهد مقدس فرستاده شده است. سال اول ۸ متن و سال دو م و سوم ۱۰ متن در استان پذیرفته شده است.
بیمه قرانی افزایش چشمگیر داشته است. در زمینهٔ مؤسسات داریم پیشرفت میکنیم. کانونهای تبلیغاتی افزایش پیدا کرده است و موارد دیگری که چون شما گفتید ۳ مورد در همین جا تمامش میکنیم.
* برنامه ای هم برای خوانده شدن کتب شهید مطهری داشتید؟
مسابقاتی از کتابهای استاد مطهری برگزار شده و ادامه دارد و موارد مختلفی هست که از خود کانونها خواسته شده است که کتابهای شهید مطهری هم روخوانی شود و صحبت شود و استادی که میآید از این کتابها استفاده کند.
* چه تدابیری برای رشد کمی وکیفی تئاتر سبزوار داشته اید؟
در آن واحد در این ۳ ماه اخیر ۱۳ کار دارد انجام میگیرد. این خودش شاخص است. با این که فضا نداریم از کلاسها و حتی از نگارخانهٔ استفاده میشود تا بچهها تمرین کنند. جلو هیچ کسی گرفته نشده است . در حالی که شاید خود هنرمندان با این قضیه مخالف باشند. گفته شده است کسی که تازه وارد می شود تا پیشکسوت ها همه در کنار هم باشند و از فضا و از تجربه یکدیگر استفاده کنند.
* چرا ارشاد بانی مراسمهای بزرگی چون نکوداشت استاد سبزواری و بزرگداشت ابوالفضل بیهقی نبود؟ چرا نباید ابتکار دست خود ارشاد باشد؟
ما تنها نهاد فرهنگی شهرستان نیستیم. در این قضایا همان طور که دکتر علوی در بزرگداشت بیهقی گفتند خود مردم هم باید وارد شوند. بودجه کمی داریم و وقتی بودجه لازم را نداری نمیتوانی بروی جلو و کار کنی. کار نکوداشت حمید سبزواری هم از ارشاد شروع شد. استان مجموعه طرحهایی را خواست. یکی از طرحها که از طرف موسسه کیا سبز ارائه شد طرح نکوداشت استاد سبزواری بود. طرح نکوداشت را پیگیر بودیم؛ حتی با نمایندگان محترم خدمت آقای مدیر کل رسیدیم. در شورای فرهنگ عمومی سبزوار بارها بحث شد. خودم شخصاً با آقای مدیر کل صحبت داشتم. از آن طرف موازی با این قضیه خود آقای رضوی هم جلو رفت و ایشان هم با مدیر کل دیدار داشتند. نامههایی که برای این اداره آمد ۱۵ میلیون برای نکوداشت در نظر گرفته شد و خود دانشگاه هم مصر بود که میخواهد از وزارت علوم مبلغ خوبی بگیرد. دوستان به وزارت رفتند و پیگیری کردند و باز اولین جواب مثبتی داده شد. چون بلافاصله از تهران تماس گرفتند شما موسسه ای به نام کیا سبز دارید؟ تایید میکنید که این مبلغ را بهشان بدهیم؟تایید کردم و ۱۵ میلیون دیگر هم به حساب دوستان واریز شد. خود دانشگاه هم مایهٔ زیادی گذاشت و برنامهٔ خوبی انجام دادند. چون خود آقای رضوی را انسان شاخصی میدانم و بسیار فعال هستند. در مورد بیهقی ما در استان تلاش مان را کردیم ولی نشد. الحمدالله سازمان فرهنگی ورزشی تاسیس شد و شروع خوبی داشت که بازهم اداره ارشاد همکاری لازم را با این مجموعه داشت . ولی باز هم میگویم بودجه فرهنگی بسیار محدود است .
* در زمان مدیریتهای قبلی اداره ارشاد پیگیریهایی برای ثبت روز ملی بیهقی و اسرار صورت گرفت؛ آیا این پیگیریها زمان شما هم ادامه داشت؟
حتماً. یکی از ایراداتی که بعضی دوستان گرفته بودند این بود که چرا این قضیه از زبان شما آمده مطرح شده است. گفتم چه ایرادی دارد؛ در نشست هنرمندان با وزیر ارشاد این را اعلام کردم. روی سایتهای خبری هم آمد.
* زمانی که وزیر آمد بحث داغ بود! قبل از آن چه پیگیری هایی داشتید؟
کتبی پیگیری نداشتیم ولی شفاها با آقای مدیر کل وقتی برای حمید سبزواری رفته بودیم این بحث را مطرح کردم. خدمت آقای سرابی هم مطرح کردم و همچنین خدمت آقای علی پور که مسئول انجمن مفاخر استان هستند.
* با کانونهای فرهنگی هنری مساجد شخصاً رابطه دارید؟ بهشان سر میزنید؟
در رابطه با کانونها چون گسترهٔ کار زیاد شده یک حالت ارزیابی و ارزش گذاری داریم. در برنامه های مختلفشان، گاهاً افتتاحیههایشان و موارد مختلف دیگر که برای پیگیری گاهاً سر میزنیم.
* با محافل ادبی و هنری شهر چطور؟
بیشتر گروه های هنری شهر در همین جا مستقر هستند. ۸ انجمن داریم که در اینجا رفت و آمد دارند و با گروه های ادبی داخل شهر هم مثل انجمن گل سرخ ارتباط داریم و در جلساتشان شرکت میکنیم. اگر دوستان علاقهمند باشند در نمایشگاههایشان و محافلشان حاضر میشویم.
* پس رابطهٔ دوستانه ای که باید برقرار باشد هست؟
با همه دوستیم.
* بحث دوستی و دشمنی نیست! سؤال این است که آیا هنرمندان شهر آقای عسکری را از خودشان میدانند؟
با خیلی از این عزیزان دوستیم. خود شما هیچ موقع فکر نمیکنم آمده باشید و با در بسته روبه رو شده باشید. اگر شما برای این مصاحبهتان میخواست یک سیکل اداری را طی کنید این حرف را میتوانستید بزنید. ولی شما آمدهاید مستقیم صحبت کرده اید و من هم پذیرش این قضیه را داشته ام. به این قضیه هم افتخار می کنم و با دیگران هم، به همین صورت دوست و رفیقم.
* از فضایی که در اختیار شما قرار دارد چند درصد استفاده کاربردی میشود؟
خیلی، از ذره ذرهاش دارد استفاده میشود. نمونه تئاتر را برایتان مثال زدم. در تالار بیهقی از ساعت ۱۱ صبح تمرینها شروع میشود تا ۱۲، ۱ بعد از نیمه شب. حالا چون برای جشنواره یک تعداد از تئاترها انتخاب شده است شاید در این برنامه تعدیل شده باشد. نگارخانه فعال است؛ البته نگارخانه محل نمایشگاه است ولی به خاطر کمبود جا دارند تمرین تئاتر میکنند. در زمانی که هوا مساعد است پشت ساختمان یک سنی هست که آنجا هم کار میشود. به هر حال از تمام فضاها استفاده میکنیم. خود کارشناسها ی اداره هر کدام دارند چند کار شاخص انجام میدهند. خودتان میدانید که در بحثهای فرهنگی گسترهٔ کار زیاد است. خدا را شکر که نهاد کتابخانهها و میراث فرهنگی و جهانگردی از پیکره اداره ارشاد جدا شد. حتی مسئولین قبلتر، زمان آقای بهادران به هتلهای بین راهی هم میرفتند سر میزدند. گسترهٔ کار خیلی زیاد است از انجمنهای ادبی گرفته تا شرکتهای تبلیغاتی و سایتهای خبری و روزنامهها و... مثل پدر پر بچه ای هست که اسم بعضیها را هم از قلم میاندازد.
* الآن مشغول خواندن چه کتابی هستید؟
پدافند غیر عامل.
* موضوعش چیست؟
یعنی جنگ نرم. که ما باید آموزش ببینیم تا با حربه هایی که دشمن به کار می گیرید چگونه مقابله کنیم و این قضایا را مطرح میکند.
* به عنوان رئیس اداره ارشاد یک شهرستان آیا سیر مطالعاتی مدونی دارید؟
این قدر بخش نامه های متفاوتی میآید که اگر همینها را که مطالعه کنیم وپاسخ بدهیم از سرمان هم اضافی است. عاشق آموزش هستم. هر آموزش که گذاشته شده است بلا فاصله شرکت کردهام.
* کلاس آموزش نه، بدون هیچ بخش نامه ای یک سیر مطالعاتی برای خودتان داشته باشید
بله هست. یک کتابخانه ای دارم. گاهاً یک سری سیر مطالعاتی هست که به شما فرصت داده می شود، شما وقت دارید، شما برنامه ای دارید، ولی بنده که شب و روز در این جا هستم و بالاخره یک بخش هم به خانواده برمیگردد که همیشه هم در حق خانواده تضییع میکنیم. هست ،ولی سیر مطالعاتی مدونی نمیتواند باشد. بخش آموزش هم هیچ ایرادی ندارد. آموزش ضمن خدمت که برای ما کارمندها میگذارند به خاطر این است که میدانند فرصت کافی نداریم.
* ولی هیچ چیز جای کتاب را نمیگیرد
اینها هم جزوه میدهند. ولی به قول شما جای کتاب را نمیگیرد. سعی کردم که کتابها ی جدید را مطالعه کنم. کتابهای خاصی هم برای اداره میرسد. ما باید خودمان از مروجین کتاب باشیم. نمایشگاه داشته باشیم. در طول سال یک سری کتاب برای نمایشگاه هایمان میآید که از آنها کتابهای شاخصی را جدا میکنم و مطالعه میکنم.
* متوسط مطالعه روزانهتان چقدر است؟ جدا از بخش نامهها!
نیم ساعت.
* چقدر فیلم نگاه میکنید؟
زیاد. باید در جریان یک سری امور باشیم. سعی میکنیم فیلمهای روز حتی آنهای که از پرده کنار میرود را ببینیم که چه علت داشته است. ۴ تا جوان مثل شما میآیند میگویند فیلم برائت از مسلمانان یعنی چی؟ میگویم یعنی این که دیدن خود این فیلم گناه کبیره است. ولی چطور است و حضرت رسول(ص) را با چه محتوایی نشان میدهند. جوان میآید سؤال میکند و ما باید بتوانیم جواب بدهیم.
* آخرین فیلمی که دیدهاید چه بود؟
زندگی خصوصی؛ که از پرده کنار رفت.
* خیلی کوتاه سابقهٔ فرهنگی خودتان را بیان کنید
همزمان با انقلاب وارد کانون پرورشی شدم که همهٔ کلاسها از فیلم سازی تا نقاشی و ... را داشت. آنجا نشریه دیواری میساختیم. نقاشی میکشیدیم که یک بار نقاشی من در کیهان بچهها منتخب شد. کاری دربارهٔ عاشورا بود. بعد به سمت تئاتر و نمایش نامه نویسی کشیده شدم. اولین کارم هم مربوط به انقلاب بود به نام نویسنده و درخت. دیگر عاشق تئاتر شدم هر جا تئاتر داشت میرفتم و انجام میدادیم. سه بار هم به صورت متمادی در نمایش نامه نویسی در بین کانونهای استان اول شدم.
بعد هم با گروه هاتف بنیاد شهید همکاری داشتم. جشنواره سنندج را رفتیم که سوم نویسندگی را آوردم. جشنواره تبریز را رفتیم که آنجا دیگر از عوامل جشنواره بودم. تا این که سال ۶۴ در تربیت معلم تهران، هنر قبول شدم. آنجا هم کار تئاتر را ادامه دادم و استاد جعفری کلاس تئاترش را به من سپرد. نمایشی هم به نام حق کار کردیم که در سطح آن مرکز و هم در سطح استان و کشوری رتبهٔ اول را آورد. انتهای تربیت معلم به جبهه ختم شد ،۴ ماه و نیم در بحث تبلیغات به جبهه باختران رفتیم. آنجا هم برای رزمندگان تئاتر طنز و کمدی کار می کردیم.
سال اول که وارد نیشابور شدم به عنوان کارشناس فرهنگی هنری معرفی شدم که تا سال ۷۳ ادامه داشت. سال ۷۳ به کانون فرهنگی تربیتی سبزوار منتقل شدم. البته تحت پست کانون بود ولی مسئولیت تالار مفتح را داشتم. در همان یک سال طوری کار کردم که هرچند تالار مفتح سالن بود ولی کلاس اوقات فراغت شده بود. آنجا هم گروه های تئاتر و سرود تشکیل دادیم. تا بعداً رفتم به خود کانون که هم معاونت طرح و برنامهاش را داشتم و هم معاونت اجرا را داشتم. حدود ۱۰ سال هم معاون و هم مدیر کانون هاشمی نژاد بودم. محیط های فرهنگی که وضعیت ساختمانی مناسبی نداشت می گفتند که آباد کنم و بیرون بیایم. که خیلی از دوستان می گفتند «اوستا بنا». یعنی انجام کار فرهنگی با اعمال شاقه. بعد هم به انجمن اولیا و مربیان و کارشناسی شوراهای آموزش و پرورش و بعد کارشناسی روابط عمومی منتقل شدم. در ضمن در زمان آقای رضوی دو سال به عنوان مسئول مجتمع فرهنگی وهنری اسرار فعالیت داشتم و همچنین عضو شورای نظارت بر نمایش شهرستان هستم.
سال ۸۴ زمان آقای عنابستانی دوستان برای ریاست ارشاد گفتند که قبول نکردم. ولی ۴ سال بعد دوباره این پست بهم پیشنهاد شد. این بار خودم یک مقدار سرم درد گرفت و گفتم باشد تا قبول کنم. تا بعضی از دوستان مثل شما بیایند ما را یک نواختی داشته باشند ببینیم چه مزه ای دارد.
* مصاحبه: محمد اصغر زاده
سهراب
۱۳۹۱-۰۸-۱۵ ۱۲:۱۹:۵۲
البته این گفته جناب عسگری که بودجه ارشاد کم است بسیار درست است زیرا اگر این رضوی که اینقدر منم منم میکند پس چرا در موقع حضورش در ارشاد نکوداشت و یادواره برگزار نمیکرد و حالا که به دانشگاه رفته و با این ریخت و پاش ها و همکاری هم باندیهایش گه هر چه میگوید به حرف میکنند نکوداشت و ..... از جیب بیت المال هزینه میکند.
چرا این رضوی از سرداران شهید و روحانیون مانند عالم فرزانه مرحوم شهرستانی نکوداشت نمیگیرد؟؟ (2729)
سلام سربدار مشخصه که این گزارش سفارشی رو بخاطر مطلبی که واسه اش نوشته بودی مجبور شدی تهیه کنی ؛ م یکی از هنرمندان این شهرم و جز جامعه هنری بنمایندگی از بچه ها میگم اداره ی ارشاد ضعیف ترین , محتاطانه ترین ، خاموش ترین دوران خودش رو داره سپری میکنه . جنا ب عسگری خوب هستند ولی جرات و توان برگزاری برنامهه های بزرگ رو ندارند . بیش از حد محافظه کار و به میز چسبده عمل می کنند . برنامه ای اگر اجرا میشه برید مصاحبه کنید ببینید چند درصد اون با همکاری ارشاد هست .هنرمندان برای یک کار دو ماه تمرین میکنند و زحمت میکشند و در نهایت با بد ترین شرایط باید برند اجرا کنند و غالبا برنامه با ضرر اقتصادی روبرو میشه ؛ ایشون هم لوگوی ارشادرو میچسبونه به اون برنامه و ارائه گزارش عملکرد میده .جناب عسگری تو چند تا از تمرین ها با بچه ها بودی ؟ سرود سبزوار رو ساختن خیلی کار بزرگیه که میگه من پیگیر بودم ؟ اگه فشارهای استاندار و فرماندار نبود همون هم نمیساختی ... (2740)
واسه همین مجموعه فرهنگی و هنری اسرار چی کار کردی؟
در ضمن جهت اطلاع دوستان بیشتر بودجه نکوداشت استاد حمید سبزواری توسط اداره کل فرهنگ و ارشاد پرداخت شد ولی به جای عسکری اون رو به رضوی دادند(یعنی خودش رفت و گرفت).... (2744)
اگر شما هم موسسه داشته باشید می دانید که هیچ پولی مسثقیم به حساب ارشاد ریخته نمی شود بلکه از طریق موسسات مثلا همین موسسه آقای رضوی موسسه کیا سبز خوش به حالش (2747)
کسی که خودش ادعا دارد بهش می گفتند اوستا بنا و به هر جا خراب بوده بهش می دادند تا آباد کنه آیا به نظر شما به درد اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی می خورد؟؟ ایشان بهتر است سراغی از آقای علی بروغنی بگیرند و ببینند اگر می توانند ایشان را به اداراتی مثل مسکن و شهر سازی و یا اداره راه و یا اداره کل نوسازی مدارس بفرستند تا از وجود با برکت ایشان استفاده لازم بشود نه در اداره فرهنگ و ارشاد که باید با هنرمندان شهرستان و اهل فرهنگ در تعامل باشند . چرا که اهل هنر و فرهنگ را کاری با اوستا بنا و عمله نیست. آنها به فکر تعالی فرهنگ و هنر هستند و اوستا و بنا به فکر آجر و خشت و گج و آهن (2752)
من شکایت دارم که این آقای عسکری در کنار کارفرهنگی مکان های هنری را هم سر وسامانی می داده و آباد می کرده، به من واگذار می کرد طبق آداب ورسوم بنایان تحویلش می دادم تا الان مدعی پیدا نشود و صنف ما وکار ما را که به هنر معماری معروف است زیر سئوال ببرد (2755)
جالبه آقای عسگری ادعا داره یکی از موفقیات در دوران مدیریت ایشان انجام سرود سبزوار است . خدایی در حق کسی که سرود ملی جمهوری اسلامی ایران را ساخته خیلی ظلم شده چون اون که خیلی موفقیت بیشتری بوده و اگر اوستا مجید ساختن سرود ملی رو اون زمان انجام می داد حتما ادعا داشت که اون رو حداقل وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بزارند. ایول اوستا مجید (2761)
توهم بد جوری آقای عسگری رو برداشته است بنده خدا فکر می کند مدیر کل ارشاد است که ادعا دارد برای دیدن او باید یک سیکل اداری طی شود. نه بابا اداره ای که کلا 5 نفر کارمند داره دیگر نیازی به این همه ادا و اصول نیست. فکر کرده فرماندار است که دوست دارد مردم پشت در اتاقش صف بکشند و منتظر بمانند (2762)
فرهیخته عزیز؛ س+نایی و ب+نایی چه تفاوتی با هم دارند؟فقط یک س ویک ب تازه اگر حروف الفبا رو خوب نگاه کنی حرف ب خیلی جلوتر از س میاد پس چه فخری بر ما می فروشی
تازه حالا که یکی از اهالی فرهنگ به خودشون زحمت دادند ونامی از شغل شریف بنایی آورده اند شما را به فرهیختگی تان قسم دست از سرش بردارید! (2838)
ضمن تشكر از شما ايكاش چند سوال اصلي همچون : لطفا يك طرح ابتكاري كه توسط شما انجام شده را بگوييد !!!!! لطفا بفرماييد چقدر در بالا بردن سطح فرهنگ و هنر موثر بوديد !!!! لطفا بفرماييد شما كه اينقدر بخشنامه رو سرتون ريخته پس چرا در هر مراسم افتتاحيه و يا ختم تشريف ميبريد حتي برنامه هاي كه اصلا به شما ربطي نداره ؟؟ لطفا بفرماييد چرا رو شما در هيچ محفلي و همايشي وحتي تو خود ادارتون كسي حساب باز نميكنه ؟؟؟و ....... (2814)
آقای عسکری هوای دور وبرتون رو بیشتر داشته باشید به طور مثال نویسنده این مطلب هم مدعی دوستیه !!!!!!!وخیلی هم شجاعه!!!!!
وراست ودروغ همه چیز رو به هم می بافه!!!!!!!!!راست هم گفته واقعا شبهه خبرنگاره!!!!!!!! (2837)
آخرين خبر!!! آخرين خبر!!! خبر داغ داغ داغ!!!! قابل توجه تمام دوستان به همين زودي قرار است اوستا مجيد عسگري از اداره ارشاد به آموزش و پرورش برگرده و دوباره بره جاهايي كه خراب بوده رو بنايي كنه (2946)
سلام.چه جالب: ایشان خود میدرند و خود میدوزند و خود می پوشند.اگر ایشان اینگونه حق به جانب از چند سال مدیریت شان دفاع میکنند چرا همین بحث را رودر رو با هنرمندان انجام نمیدهند.چرا بعد این همه سال هنوز یک نشست واقعی با هنرمندان برگزار نکرده اند.چر از تجمعات واقعی هنرمندان فراری اند.شما هم سلام سربدار به جای بوق این و آن شدن و حمایت از سیاست یکی به مبخ و یکی به نعل زدن، خواهشا" به رسالت خودتان برسید و اینقدر لی لی به لا لای هم پالکان خود نگذارید.این حنا دیگر رنگی ندارد به فکر رنگ روغن و تینر روغنی باشید که رنگ نبازه در ضمن زیر کار تون، همین جناب عسگری خیلی داغون تر و قر و دبه تر از این حرفاست که بشه با این ماست مالی ها درستش کرد. (3051)
چون نام شریف حسین را به عنوان نام مستعار یدک می کشی بهت میگم هنوز دیر نشده تو ماه محرم برو توبه کن مجید آقا حیفه برای مجموعه هایی که هنرنمایانی مثل تو داره البته اگه اشتباهی خودتو قاطی این جمع نکرده باشی ... (3065)
شما هم خبر نگاری و هم تئاتری برای اینکه هنر نمایش را تیاتر !می نویسی
اتفاقا باید دقت کنی که فعالیت های بسیار خوبی در زمینه تئاتر در این چند سال انجام شده منتها به عنوان یک آدم بی طرف ولی کارهایی هم تحت عنوان میانپرده در گوشه وکنار گاها انجام می شود که بی محتوی است وباید از صحنه تئاتر سبزوار محو شوند (3216)
بله من معذرت میخوام
البته کارهای خوب انجام شده ولی در زمینه هایی مثل تبلیغات برای به قول شما هنر نمایش و معرفی کارها فکر کنم باید بیشتر کار بشه.
پیش اومده که تصادفی از اجرای نمایشی باخبر شدم و کار هم نسبتا خوب بوده ولی در یک مکان نه چندان خوب بدون تبلیغ و شناسوندن اثر
البته شما حتما بهتر از من اطلاع دارید
من قصد جسارت نداشتم (3331)
ايكاش ديگرون از تو تعريف كنند نه خودت اوستا مجيد بنا هرجا رفتي گند زدي. چون اگه خوب بودي لااقل يكنفر تعريف تو ميكرد والان هم تو اداره جاي خوب بهت ميدادند .منتظر انتخابات رياست جمهوري باش .تا شايد كار بننايي ات اوج بگيره (5443)
vسلام در جواب این نظر...اگر این رضوی که اینقدر منم منم میکند پس چرا در موقع حضورش در ارشاد نکوداشت و یادواره برگزار نمیکرد ... امیدوارم با دقت توجه بشه که در زمان مسئولیت رضوی در ارشاد کنگره بین المللی سید عبدالاعلی سبزوار کلید خورد که یکی از طراحان اصلی آن و در نهایت مدیر اجرایی آن رضوی بود و نیز جشنوار استانی فیلم وعکسٰٰ؛ همایش ملی سربدار با حضور رییس مجلسٰ؛ یبرای نخستین بار در کشور یادواره شهدای هنرمند و ...می توان نام برد. خدایی باشید و سر زنده. (7070)
بهتر است بجاي اين همه تعريف و تمجيد از خود، ارشاد ِ سبزوار را با ارشاد نيشابود مقايسه كنيد و تعداد شركت كنندگان در كلاس هاي مختلف و ديگر فعاليت هاي فرهنگي اين دو شهر را با هم بسنجيد و سپس حكم صادر كنيد . انشالله كه شما مدعي ِ كارداني و استادي خجالت زده نشويد و من ِ نويسنده اين سطور كه مخالف شما هستم از خجالت آب شوم. (9511)